عکس های دیدنی روز یکشنبه 08 شهریور 1394

عکس های دیدنی روز یکشنبه 08 شهریور 1394



یک فانوس دریایی متعلق به قرن نوزدهم در اسکاتلند

آمادگی برای توفان اریکا در فلوریدا آمریکا

 فواره آب داخل ساختمان موزه استقلال بنگلادش در شهر داکا

انتقال اجساد قربانیان مهاجر در سواحل ایتالیا

راهپیمایی در مخالفت با سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسراییل به ایتالیا- شهر فلورانس

تولد یک خوک با دو سر و سه گوش – چین

کشف اجساد مهاجران غیر قانونی در سواحل لیبی

ویرانی های ناشی از توفان اریکا در پورتو ریکو

به هوا پرتاب کردن اسکناس های تقلبی در جریان جشنواره ” ارواح گرسنه” در جزیره سوماترا اندونزی. بر اساس تقویم قمری چینی در ماه هفتم سال، ارواح برای بازدید زمین از دوزخ باز می گردند

ممانعت فلسطینی ها از دستگیری یک نوجوان فلسطینی به دست سرباز اسراییلی- کرانه غربی

گرفتن آزمایش خون از یک اورانگوتان 2 ساله – تایلند

کاهن هندو در حال ریختن آب در ظرف یک کودک مدرسه ای در محله قدیمی دهلی نو

دستگیری خانواده های پناهجوی سوری هنگام ورود از صربستان به داخل محدوده مرزی مجارستان

روز نخست از یک جشنواره موسیقی در انگلیس

تصاویر عاشقانه دو نفره

تصاویر عاشقانه دو نفره



عکس های عاشقانه دو نفره 



عکس های عاشقانه دونفره در غروب افتاب



 عکس عاشقانه دونفره در غروب افتاب



تصاویر عاشقانه دونفره در غروب افتاب



 تصاویر عاشقانه دونفره در غروب افتاب



عکس های احساسی دونفره

متن و عکس نوشته های غمناک برای مادران فوت شده

متن و عکس نوشته های غمناک برای مادران فوت شده



 شادی روح همه مادر ها ,صلوات

تقدیم به تموم مادرهای که امروز کنار فرزندانشون نیستن ولی یاد وخاطره اونا هنوز تو بند بند وجود فرزندانشون هست

زیباترین متن ها برای مادران مرحوم شده مادرانی که در بین ما نیستند مادرانی که فوت شدند مادری که از دست رفته است

امروز روز مادر هست و من غمگین مینویسم برای مادرم

دلتنگ توام مادر

همیشه کنارم بودی مادر

افسوس که دیگر نیستی مادر خوبم

بچه ها لطفا برای شادی روح مامانم یه صلوات بفرستین…

متن و عکس نوشته های غمناک برای مادران فوت شده 

مادر تنها کسیه که میتونی براش ناز کنی، سرش داد و بیداد راه بندازی، باهاش قهر کنی!!!

اما با اینکه تو مقصر بودی بازم با یه بشقاب غذا، با لبخند میاد و میگه: با من قهری با غذا که قهر نیستی….

سلامتی همه مادرا…

مادر امروز روز توست ، مادر امروز تمام گُل های عالم در مقابل گُل روی تو  ، چه بی رنگ و بی بویند.

 

امروز ، هیچ گلی پیام و حرفی در وجودش نیست ، نه میخک معنای دوست داشتن دارد و نه شقایق معنای عاشقی.

 

در گل داوودی می شود از صدای لالایی تو لذت برد و در گل نسترن می شود مادریت را بر تمام عشق ها برتری داد.

 

مادر دلم می خواست نقاش بودم ، زمین را می کشیدم ، دریا را می کشیدم ، ستاره ها ، مهتاب را و خورشید را و آنوقت به همه آنها رنگ عشق و رنگ مادری می زدم.

 

دلم می خواست دست هایم را مثل نیلوفر ، چشم ها و نگاهم را مثل گل های آفتابگردان ، دلم را چون دریا نقاشی می کردم و آنها را زیر پایت فرش می کردم تامهربانی  بر آنها نقش بندد.

 

مادر من هم بسان بسیار بی مادران عالم ، مادر ندارم ، ولی در نیمه هر ماه ، به هلال کامل ماه نگاه می کنم و خورشید وجودت را حس می کنم.

 

در بارش باران مهربانی هایت را ، در زلالی چشمه ساران اشک هایت را ، در تردی برگ های شمعدانی دلواپسی و دل نازکی هایت را ، در صدای آبشار و امواج دریا لالایی هایت را می بینم و می شنوم و آرام می گیرم.

 

مادر از آن روز که تو رفتی ، در فرهنگ لغات من ، عقده و زندگی معنای دیگر یافت ، عقده یعنی بی مادری و زندگی یعنی مادری

 

مادر ! من مادر ندارم  ، ولی به اندازه تمام روزهای بی مادریم  ، روز مادر را حس می کنم ، شاید بیش از آنان که مادر دارند.

 

آنان که مادر دارند ، شاید قدر مادری را به اندازه بی مادران ندانند ، پس من امروز به عشق تمام مادرداران عالم ، عاشقی می کنم  و هر آنکه گلی در دست دارد ، هر آنکه خنده ای بر لب دارد ، هر آنکه امیدی در قلب دارد ، دوست دارم.

 

مادر من امروز در پهنای قلب تو، مهربانی ها را می بینم  و آنها را دوست دارم، مادر من امروز، روزت را می بینم  و با سرکوب عقده های بی مادریم ، همراه با آنانکه گل بدست ، خنده به لب به سوی تو می آیند ، بغض در گلو ، اشک در حدقه ، لرزش در گفته ، باز هم می گویم : مادر روزت مبارک.

 

شعر تقدیم به مادرانی که دیگر در بین ما نیستند

مامان خودم خوب من ای مادر محبوب من ای پناه لحظه های سخت من ای تو مادر؛مادر زیبای من ای نگاهت نغمه ساز روح من بی تو تامرز جنون تنها شدم بی تو در دیوانگی ها گم شدم بی تو سخت است زندگی در این جهان کاش میشد باتو باشم

در جنان کاش میشد بازگردی پیش من گیریٍم بازهم در آغوش و تن دست برسرکشی نازم کنی اشک غم از گونه ها پاکم کنی مادر اینجا هرچه هست بدبختی است غم فقط یک گوشه از تنهایی است غم فقط یک سایه از بی مادریست غم فقط یک لحظه از بی مادریست

یاد دارم کودکی بودم خرد

با صدای گرم مادر

هر صبحدم

در میان بستری نرم و تمیز

می گشودم چشم بر نور سفید

می گشودم دل بر نور امید

یاد دارم سفره خانه ما

بوی سنت می داد

داخل خانه ما

جلوه ای زیبا داشت

از زن ایرانی

جلوه ای از یک شمع

ذره ذره می سوخت

و نداشت پرو ایی

که به آخر برسد

کودکم هوش بدار

قبر مادر اینجاست

جای مادر خالیست

دل من تنگ شده

مادرم دیگر نیست

نرفت از سرم هـــــر گز هوای تو مادر

هنوز می تپد این دل برای تو مـــــــــادر

چســـــــان زبان بگشایم که خجلت آهنگم


نکرده ام دل و جـــــــــان را فدای تو مادر

چه چـــــاره گر نبرم داغ هجر تو به عدم


امید قلب حزینم لــــــــــــــقای تو مـــــــادر

چو شبنم است سرو برگ رنگ این گلشن


مدام میشنوم من صــــــــــــــــدای تو مادر

درین چمن که حضور جفاست مضمونش


چه نعمت است به عـــــــــالم وفای تو مادر

مــــــــــــقیم منزل عزت کسی توان گشتن


که بود حـــــــــاصل کارش رضای تو مادر

نشد ز کیف و کــــــم عمر چشم ما روشن


حقیقت است به هــــــــر جا صفای تو مادر

رموز جـــــوهر تُست ( بایزید) و( بایقرا)


به این مـــــــــــــقام رسیدن عطای تو مادر

نبود لایق این گنج و این کمــــــــا ل (رفیع)


اگر نبود نصیبش دعــــــــــــــــــای تو مادر


متن برای مادران عزیزی که مرده اند و در جمع ما نیستند (روحشان شاد)

داغ مادر …



شعر و متن زیبا برای تسلیت

تا الان هرگز نتونستم بفهمم احساسم نسبت به شب چیه! هم عاشقشم! هم بیزار! عاشقشم! ، چون سیاهه! ساکته! بی صداست! محزونه! صادقه! یک رنگه! و همۀ این ها رو مادرم هم بود!( زلف و چشمای سیاهش! چهرۀ محزون، صادق، بی رنگ و ریا، بی صدا و تکیده ش! )

و بیزارم چون رنگ بخت مادرم هم بود! مادرم هم شب بود که تنهام گذاشت و رفت که برای همیشه بره و تنهام بزاره… هرگز اون صحنۀ پایانی و کلام آخرش در این تراژدی تلخ از صفحۀ ذهنم پاک نمی شه! آخرین نگاهش که اولین اندوه ناکی عمیق زندگی مو شکل داد و حرف آخرش که ” سالا ” بود و ” ر ” رو با خودش برای همیشه برد مثل خیلی چیزای دیگه ش چون مظلومیت ، یک رنگی ، سادگی ، غربت و …

آخرین نگاهش همیشه به رویاهام زل زده ، توی اون شب سیاه و نکبت ، تصور یک کودک ۹ ساله که برای همیشه تنها کس و کارش رو از دست می ده رو چه طوری می شه شرح داد؟من حتی دیدم که فرشته ها داشتن با یک لباس سفید می بردنش و در حالی که داشت می رفت نگاه پشت سرش به من بود! با چشماش برام می خندید و می رفت که برای همیشه بره! کجاشو نمی دونم..!

اون شب تا رفتن کامل صدام گریه کردم فقط چند قطرۀ اشک ، تحفۀ آخرش بود به منی که از اون شب به بعد گم شده بودم و تا الان نتونستم بیرون از اون شب نفس بکشم. مادر! مادر! بیدار شو! قول می دم دیگه چیزی ازت نخوام ! من می ترسم ! قول می دم دیگه گرسنه م نشه … اما گویا صحنۀ آخر این بازی رو باید در و همسایه ها بازی می کردن …

گفتم شب رو دوست دارم ، چون مادرم ، روزهاشو کار می کرد این خونه ، اون خونه ، ظرف ها و لباس های زیادی که منتظر شسته شدن بودن ، در و دیوارهای گرد و غبار گرفته و فحش ها و ناسزاهای داده نشده …

یادمه وقتی شب ها به خونه برمی گشت برام قصه می گفت قصه هایی که حالا می فهمم سرنوشت خودش بوده ، تا من با شنیدن گذشتۀ خودش بخوابم ، ازدخترکی بی پدر و بی عروسک که هرگز نتونسته بوده در مقابل سیلی هایی که از ناپدری ش می خورده گریه نکنه و …

بعدها که بزرگ تر شده بودم ، دخترک دیگه ای تو محله مون بود که با شیرین زبونی منو سالا صدا می کرد و من عاشق این دختر بچه شده بودم و همیشه ازش می خواستم صدام کنه … برگ برگ خاطرات کودکی مو چیدم روی میز ، پسرکی تنها ، بی کس و غریب که روزی از روز ها و شاید شبی از شب ها

پدرش مثل تازه عروس ها از خونه قهر کرده و رفته بود پسرک از دار دنیا یه مادر بیش تر نداشت، مادری که همۀ شب ها با پسرش مهربونی می کرد به جز بعضی وقت ها که عصبی می شد ، صورتش از عصبانیت سرخ سرخ می شد فریاد بر سر تنها پسرکش می کشید و حتی چند بار هم بی جهت با یه قاشق کوچیک ، یه داغ روی بازوی پسرک گذاشته بود و بعدش ، هم دیگه رو تو بغل هم می گرفتن و های های گریه می کردن!

من مطمئنم الانش هم ، زیر این آسمون پر رمز و راز ، بچه های زیادی هستن که دارن بچگی من و بازی می کنن و در فرداهای خودشون شاید پشت یه میزی شبیه همین میزی که الان من نشستم ، خواهند نشست و به دردهایی که کشیدن فکر خواهند کرد و اشک خواهند ریخت!

یک شب یادمه بیمار بود! دلش گرفته بود، بی جهت با من دعوا می کرد ، تب داشت ، کم کم داشت شونه هاش می لرزید دندون هاش به هم می خورد صورتش زرد زرد بود ، هر کاری کردم آروم نشد التماس کردم و با منطق بچگونۀ خودم سعی کردم به زندگی امیدوارش کنم ! گوشش به حرفام بده کار نبود! یک ریز حرف می زد ناله می کرد! راه می رفت! تا حالا این قدر پریشون ندیده بودمش منی که پریشونی جزو لاینفک روزهای زندگی م بود و اضطراب و تشویش ، دل مشغولی همیشگی م!

یک دفعه ، یه فکری به سرم زد ! رفتم و یه قاشق رو داغ کردم و آوردم نشستم روبه روش ، آستینم رو بالا زدم و با گریه ازش خواستم و… قاشق رو از دستم گرفت یه نگاهی تو چشمام کرد و قاشق رو روی بازوی خودش گذاشت! اون شب تا صبح تو بغل تب دارش گریه کرده بودم و خوابم برده بود.

صبح وقتی چشمامو باز کردم ، دیدم نیست و رفته سر کار ، آخه خونه های زیادی بودن که باید تمیز می شدن و صاحب خونه هاش مبادا مبادا قند توی دل مبارکشون آب بشه ، آخه حق با اونا بود ، پول می دادن و کار می خواستن آخه هرکی یه سرنوشت و بخت و اقبالی داره لابد …

الان که بعد از سال ها دوباره به خاطراتم فکر می کنم حس می کنم خیلی وقته ندیدمش! شاید هزار سال! یعنی الان کجاست؟ من کجای داستان الانشم! یعنی تا الان من براش بزرگ شدم؟ یا هنوز داره منو با بدبختی و ذلت بزرگ می کنه و مدرسه می فرسته!؟ نکنه اون جا هم صحبت بخت و اقبال و از این جور حرفا به کار کردن وادارش کنه …

چند شب پیشا داشتم دوباره تو تاریکی اتاق ساکتم براش گریه می کردم و به نشانه هایی که روی بازوهام ازش جا مونده بود نگاه می کردم ، تنها نشانه های با ارزشم بودن اینا که یواش یواش ، کم رنگ شده بودن و داشتن از دستم پاک می شدن ، فرداش می خواستم برم سر خاکش و روزش رو بهش تبریک بگم ! با خودم گفتم :

مادر ! چی می شد الان هم حتی شده یک لحظه ، پیشم بودی و یک نشانۀ تازه و یادگاری دیگه روی دستم حک می کردی تا من در روزها و سال های آیندۀ نداشتنت ، بهانه ای برای تجدید خاطراتم و گریه های یواشکی م داشته باشم! آخه دیگه این داغ ها برای به یاد آوردنت زیادی کهنه و رنگ و رو رفته شده بودن…

اون شب یادم نیست کی خوابیدم! اما وقتی بیدار شدم یه داغ تازه روی بازوم گذاشته شده بود روحت شاد مادرم روزت مبارک الهی هرجا هستی روزگار به کامت باشه و شادی های ندیده تو بخندی! غصۀ منم نخور اشکم همیشه دم مشکمه و با یادت شبای آرومی دارم مادر همیشه با معرفت من…!

مادر بیمار



متن های جدید برای مادران عزیزی که وفات یافته اند و در کنار ما نیستند

آسوده بخواب مادر بیمارم
راحت شدی از اذیت و آزارم

با دسته گلی به دیدنت آمده ام
بر خاک تو از اشک ، چه ها می کارم
بعد از تو فقط بغض و خدا را دارم!

زندگی م منهای تو..!
رمز من و عشق ، نام زیبایت بود
جنت ، فرشی به زیر پاهایت بود

روزی که تو را شناخت ناباوری ام –
افسوس که زندگی م ، منهایت بود!

مادر ریحان ها…!
ای مادر آفرینش ریحان ها
رمز هیجان پروری توفان ها

ها! مادر بغض های سرگردانی
نشنیده ترین سمفونی باران ها.!

قافیه اش پر پر بود!
گل بود ولی قافیه اش پر پر بود
درکش ز توان عشق بالاتر بود

حتی خود عشق سینه چاکش شده بود
لبریز حماسه بود ، چون مادر بود!

سرمست ترین بهشت ها!
دستش همه کینۀ زمین می شوید
چشمش ز یگانگی نشان می جوید

هر جا که قدم به تربتش بگذارد
سرمست ترین بهشت ها می روید!

عکس های بازیگران خارجی و ستاره های معروف جهان

عکس های بازیگران خارجی و ستاره های معروف جهان



عکس های بازیگران خارجی و ستاره های معروف جهان

1. «بیانسه» و یکی از آن آرایش های خیلی حرفه ای و منحصر به فردش که خوب البته با سلیقه هر کسی جور در نمی آید.

2. به نظر شما «بلو آیوی» بیشتر به پدرش «جی زی» شباهت دارد یا به «بیانسه»؟ ما که امیدواریم آنقدر خوش شانس باشد که در آینده شبیه بیانسه بشود.

3. «تیلور سوییفت» با این عکس از دوران کودکی تولد برادرش «آستین» را با پیام «به خاطر 24 سال خندیدن ازت متشکرم» به او تبریک گفت.

4. وقتی «کیم کارداشیان» وسط شلوغی کارهایش کامنت های هوادارانش را می خواند و ذوق می کند.

5. مثل این که اعتماد به نفس کاذب «جاستین بیبر» دارد روز به روز بیشتر می شود.

6. ما هم از عکس های «هیلاری کلینتون» با هنرمندان خسته شدیم، ولی خوب نمی شود راحت از «کیتی پری» گذشت.

7. اگر «نیکی میناژ» این عکس را از زاویه دیگری گرفته بود شاید می توانستیم کسی که کنارش ایستاده است را هم ببینیم.

8. دقت کرده اید که «آدریانا لیما» در زندگی شخصی اش بیشتر وقت ها لباس های مشکی به تن می کند؟

9. «بریتنی اسپیرز» با این عکس گفته داشتن این همه زیبایی واقعا سخت است.



---

10. «کریس براون» و دختر کوچولویش «رویالتی» که این روزها نقش خیلی پر رنگی در زندگی او پیدا کرده است.

11. «مایلی سایرس» خدا را شکر کرد که هفته های مد بالاخره به پایان رسیده اند و گفت تا وقتی لباس های رنگی رنگی باقی مانده اند چرا باید پوست حیوانات را بپوشیم؟ خوب، باید اعتراف کنیم که بعضی وقت ها حق با مایلی است!

12. «بهاتی پرینسلو» که خبر بارداری اش این روزها خیلی سر و صدا راه انداخته است با این عکس گفت که دلش برای همسرش «آدام لوین» تنگ شده است.

13. «جرد لتو» همچنان دارد عکس هایی که در مراسم اسکار با ستاره های دیگر گرفته بود را به اشتراک می گذارد.

14. وقتی «گوئن استفانی» دلش هوس سلفی گرفتن می کند ولی موهایش را درست نکرده چه چیزی بهتر از یک کلاه می تواند کمکش کند؟

15. «سلنا گومز» و یکی از دوست های خیلی عزیزش که به قول خودش کلمات از وصف عشقش نسبت به او عاجز هستند.

16. بالاخره «رابرت داونی جونیور» بعد از مدت ها یک عکس از خودش هم با هوادارانش به اشتراک گذاشت.

17. «سارا هایلند»، پس از یک تحول انقلابی، با موهای کوتاه مشکی و ابروهایی همرنگ با موهایش

18. «داگلاس بوث» همیشه خوش پوش و جذاب است و جالبتر این که به لباس سگش هم اهمیت می دهد!

19. درست است که تل موی خرگوشی «بلا ثورن» با دندان هایش خیلی هماهنگ است، ولی باید قبول کند سنش کمی برای این کارها بالا رفته است.

20. «سم اسمیت» همچنان دارد با اسکارش به دیگران فخر می فروشد.

21. اگر می خواهید شما هم مثل «جسیکا چستین» در 38 سالگی پوستی کاملا شاداب و جوان داشته باشید، شما هم باید این کارها را در برنامه روزانه تان قرار دهید.

22. «انسل الگورت» با این عکس گفته که فیلم جدیدش به نام «هم پیمان» از 18 مارس در سینماها خواهد بود، که این یعنی دوستان حداکثر از 19 مارس می توانند آن را از اینترنت دانلود کنند!

23. «میزی ویلیامز» دختر کوچولوی خشن ولی دوست داشتنی خانواده استارک در سریال «بازی تاج و تخت» حالا دیگر یک خانم هجده ساله است که عکسش را روی جلد مجلات مد و زیبایی مطرحی مثل «این استایل» می توانید ببینید.

24. «درو بریمور» همراه با دوستش که دکتر هم هست و خیلی به او افتخار می کند و دوست دارد دخترهایش شبیه او بشوند.

25. «ریس ویترسپون» با این لباس مثل یک باغچه متحرک پراز گل های زیبا شده است.

26. بالاخره یادمان ماند که «پل ویسلی» را هم در مجموعه عکس هایمان بگذاریم. موافق هستید که او می تواند گزینه ای فوق العاده برای ایفای نقش یک شوالیه باشد؟

27. «ریتا اورا» در حال پینگ پنگ بازی کردن، هر چند به نظر نمی رسد در بازی کردن خیلی جدی باشد.

28. اگر «اف.کی.ای توییگز» را به عنوان خواننده نمی شناسید، بد نیست به عنوان همسر «رابرت پتینسون» بشناسید.

29. «سوفی ترنر» را بیشتر با لباس های شاهانه سریال «بازی تاج و تخت» می شناسید، ولی باید بپذیریم او با این لباس های معمولی هم زیباست.

30. این که «آریانا گرانده» چطور با این پاشنه ها موفق شده اینطوری بنشیند برای ما هم سوال است!

31. می دانستید «آماندا سیفرید» از طرفداران پر و پا قرص بافتنی است و هر وقت که بتواند خودش را با این سرگرمی مشغول می کند؟

32. واقعا باید به آرایشگر «اوا لونگوریا» تبریک گفت که توانسته با آرایش چنین تغییر عمده ای را در چهره او ایجاد کند.

33. هر چند خانواده «هیلی بالدوین» شایعه وجود رابطه عاشقانه بین او و «جاستین بیبر» را انکار کرده اند، ولی او  این روزها مورد نفرت شدید عشاق جاستین قرار دارد.

34. «کلوئی مورتز» که این روزها در کره مشغول ایفای نقش بود از هواداران کره ای خود برای عشق و حمایتشان تشکر ویژه ای کرده و گفت به زودی به کره باز خواهد گشت.

35. «نیک جوناس» و «دمی لواتو» قرار است با هم به زودی یک تور برگزار کنند و از حالا دوستدارانشان می توانند برای شرکت در آن بلیط تهیه کنند.

36. موهای «کایلی جنر» اگر حقیقتا و تماما به خودش تعلق داشته باشند واقعا زیبا و تحسین برانگیز هستند.

37. «آنا کندریک» و دوستانش در دنیای هری پاتر، به گفته خودش که آنقدر فضا جادویی و تاثیرگذار بوده که او چندین بار به گریه افتاده است.

38. «ویکتوریا بکهام» همراه با خواهر و برادرش در روز تولد مادرشان

39. «الیزابت بنکس» در کنار بچه های یک مدرسه ابتدایی که از لحاظ قد و بالا چیزی از لیز کم ندارند.

40. ای کاش «کلی آزبورن» دست از سر این رنگ مویش بر می داشت.

41. «سوفیا ورگارا» همراه با خواهرش در حال گشتن در لوس آنجلس

42. «لوسی هیل» زیبا همراه با آرایشگرهایش

43. فکر نکنید با استفاده از شامپو «کلییر» می توانید به خوش تیپی و جذابی «کریس رونالدو» بشوید، این فقط یک تبلیغ است.

44. مثل این که توپ «زلاتان ابراهیموویچ» برایش از خودش مهمتر است، چون کمربند خودش را نبسته ولی کمربند توپش را بسته است.

45. «ایکر کاسیاس» از 8 میلیونی شدن تعداد فالوئرهایش ابراز خوشحالی کرده و از آنها تشکر کرد.

46. مثل این که «بوراک اوزچیویت» به حرف ما گوش کرده و کمی تنوع به عکس هایش داده است.

47. سلفی «مورات دالکیلیچ» زیر نور آفتاب حال و هوایی تابستانی به این عکسش داده است.

48. «سرنای ساری کایا» این عکس را با برنامه «بومرنگ» درست کرده است، اگر دوست داشتید شما هم می توانید آن را امتحان کنید.

49. «دمت آکالین» آرایش شده و آماده برای رفتن روی صحنه

50. اگر باز هم خطای دید ما نباشد مثل این که «چاغاتای اولوسوی» موهایش را بلند کرده است.

51. وقتی «مروه بول اوئور» برای یک روز مادر می شود و بچه دوستش «پلین کاراهان» را برایش نگه می دارد.

52. این همه خوشحالی که در چهره «نسلیهان آتاگول» موج می زند برای یک میلیونی شدن تعداد طرفدارانش است که در مقایسه با دیگران چندان هم رقم بالایی نیست.

53. دیگر وقتش رسیده که «کیم هیچول» ریشه موهایش را رنگ کند و یا حتی بهتر از آن، رنگ مویش را عوض کند!

54. «پارک شین های» در حال عکس گرفتن از گل های زیبای بهاری

55. طرفداران «لی سو هیوک» روز به روز دارند بیشتر می شوند و خوب البته حق هم دارند، درست است تازه وارد دنیای سینما و تلویزیون شده ولی او یکی از بهترین های کره است.

56.«چویی سو یونگ» در حال قدم زدن در خیابان های میلان؛ مثل این که کره ای ها علاقه بسیاری به سفرهای خارج از کشور دارند!

57. عکس «کیم یونگ کوانگ» با صورتی نخ پیچی شده برای یک مجله کره ای

58. اگر اهل گوش دادن به آهنگ های کره ای باشید باید حتما «یونگ جون هیونگ» از گروه «بیست» را بشناسید.

منبع:برترین ها

عکس نوشته های خنده دار و باحال سری جدید

عکس نوشته های خنده دار و باحال سری جدید



عکس نوشته های خنده دار و باحال سری جدید



خنده دارترین عکس نوشته های جدید باحال



خنده دارترین عکس نوشته های جدید باحال



جدیدترین عکس های خنده دار و باحال



خنده دارترین عکس نوشته های جدید باحال



عکسهايي خنده دار



عکسهايي خنده دار و بامزه



جدیدترین عکسهايي خنده دار



جدیدترین عکسهايي خنده دار



جدیدترین عکسهايي خنده دار



جدیدترین عکسهايي خنده دار



ایده بستنی کیم محجبه

 

سرتاج عزیز خوابه
جان کری بنظر مرده
عبدلله عبدالله انگار مواد زده
نوازشریف بوهایی حس میکنه
کار کار کامرونه



جدیدترین عکسهايي خنده دار



عکسهای خنده دار و طنز



جدیدترین عکسهايي خنده دار



آخه این آرمه خداییش؟ :))



مطالب مرتبط:

ترول خیلی خنده دار و عکس نوشته های طنز مشهدی

 عکس نوشته های خنده دار و ترول های باحال جدید 

عکس های خنده دار و ترول های جالب

عکسهای خنده دار و باحال شبکه های اجتماعی زمستان 94

عکس بازیگارن و چهره ها در شبکه‌ های اجتماعی - سایت تفریحی و سرگرمی تک مهر

عکس بازیگارن و چهره ها در شبکه‌ های اجتماعی - سایت تفریحی و سرگرمی تک مهر
با این عکس از ساعد سهیلی و همسر جان در مراسم اکران خصوصی فیلم «۵۰ کیلو آلبالو» آخرین شماره سال ۱۳۹۴ را شروع می‌کنیم.

مسعود جان امامی، خواننده خوش صدای کشورمان با این سلفی که مشاهده میکنید ارزشِ سهامِ “چال لُپ” در مراکز زیبایی پایتخت را تا حد ملموسی کاهش داد!

قد و بالای تو ویشکا را بنازم!

سلفی شهرزاد خانم کمالزاده با یک بک گراند زیبا از امواج آبی دریا که بنظر تابلو و نقاشی می‌آید. اگر واقعی باشد، یکی از زیباترین بک گراند های سال است.

سلفی عارف لرستانی در کنار کامبیز دیرباز، بهروز رهبری فرد و دوست عزیز و خوش خنده شان در داخل هواپیما در حال بازگشت از شیراز که برای دیدار دوستانه عازمش شده بودند.

چهارشنبه سوری هم تمام شد، مثل همیشه پر از تلفات و زخمی و نقص عضو  و یک نفر کشته. عزیزان کاری کردید که بابت جمله ام در شماره قبلی از همه پاکستانی های عزیز معذرت خواهی کنم!
این هم سلفی روناک یونسی و همسر جان به اتفاق دوستان در چهارشبنه سوری.

 پریناز ایزدیار در آخرین لحظاتِ تایمِ گردگیری و خانه تکانی!

بله ماندانا جان، خاطرات خوبی ثبت کردیم. چند آزمایش موشکی را هم با موفقیت به انجام رساندیم.

نه تنها کینه ها را در آتش سوزاندیم، بلکه خودمان را هم همراه کینه ها سوزاندیم تا جایی برای لنگیدن کار باقی نماند!

امیرحسین مدرس و همسر جان در آخرین چهارشنبه سال. “خوش ژست” را هم به لیست هنر های امیرحسن مدرس اضافه کنید.

ممنون از بهنوش بختیاری و مریم سلطانی که برای سلفی شان حداقلِ فاصله را رعایت کردند و ما را با دو عدد “دماغ” مواجه نکردند.

مهراب قاسمخانی و خانواده چهارشنبه سوری را در کنار سارا عبدالملکی کاپیتان حادثه دیده تیم ملی راگبی بانوان گذراندند. ممنون از مهراب و شقایق عزیز بابت ثبت این شب خوب برای سارا و خانواده اش.

عکس آتلیه ای جالب و بامزه سیروس همتی با دوقلو های نازنینش. اگر فرزندان آقا سیروس سه قلو بودند، احتمالاً دختر خانمِ سوم را باید روی گردنش میگذاشت تا تقارن عکس به هم نخورد!

سلفی پوریا حیدری در کنار باربد بابایی و برادران دمیرچی در پشت صحنه برنامه شب کوک.

باران برای حضور در خانه ی همه ما در ایام عید اعلام آمادگی کرد!

قرار بود در ابتدا سیاوش مفیدی در فیلمِ شاینینگ استنلی کوبریک بازی کند، ولی چون دندان هایش آن درخشش لازم را نداشت، در دقایق آخر جک نیکلسون جایگزین سیاوش شد.

سلفی سیاوش خیرابی پیش از شروعِ جنگِ محلی.

خانواده علی معلم و ستاره اسکندری در منطقه ی آتش بس.

رضا فیاضی و همسر جان محترم در کنار آزیتا ترکاشوند در حاشیه یک میهمانی.

عکس یادگاریِ کامران تفتی در کنار عمو های فیتیله ای و افسر مین جانگو.

معمولاً در چهارشبنه سوری عکس از آتش و این جور چیز ها میگذارند و تبریک میگویند، ولی شیوا ابراهیمی عکس از خودش با رنگ و لعاب آتش را گزینه مناسب تری دید.

امیرعلی دانایی، آناهیتا دری و سایر دوستان در حال سنگر گرفتن در یکی از مناطق نا امن که احتمال حمله چریکی بچه های خانی آباد در آن وجود دارد.

همینجوری، گفتیم حیف است مطلبِ آخر سال مزین به چشمانِ جادویی محسن جان نباشد!

سلفی سمیرا حسینی با رنگ و بوی آتش.

سلفی چیستا خانم یثربی، نویسنده و کارگردانِ محبوب و کاربلد تئاتر و سینما.

نمیدانم چه اصراری است که عزیزان همواره عکس کودکی خود را با تمامی بچه های فامیل مقایسه میکنند و از شباهتی که به زعم خودشان در بین کودکی خود و این کودک وجود دارد، ذوقی “تی‌‎تاپ وار” می‌کنند! یک نفر نیست بگوید که اکثر بچه ها در یکی دو ماه اول زندگیشان شبیه هم هستند! الکی خوشحال نباش!

علی شادمان درپوشِ لنز دوربینِ امانتیِ دوستش را لب ساحل گم کرده است گویا.

سلفی بهنام خان صفوی با مهران جانِ مدیری در پشت صحنه برنامه «دورهمی» ویژه نامه پر سر و صدای شبکه نسیم برای نوروز.

سلفی بهشاد مختاری با یکی از با اخلاقترین بازیگران تاریخ سینمای جهان.

احسان کرمی و خانواده به اتفاق دوستان در کنار رد یکی از بمب های دشمنِ فرضی.

نیما کرمی و همسر جان به بازار تجریش رفتند و شلوغی دیفالتِ این روز های بازار را تشدید کردند.

رد بمب افکنِ هوایی روی زمینِ مجاورِ میترا حجار اینا!

پژمان جمشیدی و هستی مهدوی در نمایی از فیلمِ سینمایی «پنجاه کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی. نمایی که آرزوی محال خیل عظیمی از جوانان سرزمینم است.

جایزه لوس ترین عکس چهارشنبه سوری را هم می‌دهیم به آناهیتا همتی. مبارکش باشد!

فرهاد و بچه ها قبل از شروع ترافیک وحشتناک نوروزی، راهی مسافرت شدند.

چهارشبنه سوری ای که در آن سیم ظرفشویی آتش نزنی و دیوار همسایه را سیاه نکنی که چهارشنبه سوری نیست، سوسول بازی است!

سامی یوسف با اعلام اینکه او یک سوری است، از زیر مسئولیت بین المللی چهارشنبه سوریِ ایرانیان شانه خالی کرد!

این هم آخر و عاقبت زدنِ عطرِ عصاره ی جوانه گندم!

سودابه بیضایی کمی دیر رسید و متاسفانه چیزی برای آتش زدن باقی نمانده بود!

سلفی نادر سلیمانی با یکی از خُرده کاری هایش در شب گذشته!

مهدی سلطانی، ساعتِ ۲ نصفه شبِ چهارشنبه سوری، پس از بازگشت به خانه!

سلفی سام نوری در کنار رضا یزدانی و همایون ارشادی در حاشیه یک دورهمی. خود رضا هم پس از دیدن عکس از نبود علی اوجی در تصویر به شدت تعجب کرد و درخواست ویدئو چک داد!

خندوانه بار دیگر به خانه های مان بازگشت. اتفاقی خوب و مثبت پس از ماه ها دوری، خودش هم با کلی ایده جدید و مخاطب پسند.
پ.ن: علی اوجی اینجا بود، متاسفانه شورتکات هایش را هم دم عیدی به مرخصی فرستاده و به همین دلیل کسی نبود که در سلفی بالا در کنار رضا یزدانی بایستد!

پوریا پورسرخ ار ترس تلفات به یک زورخانه پناه برده بود.

حامد کمیلی هم که جانش را برداشت و کلاً از ایران رفت!

شیوا خنیاگر منتظرِ سفید شدنِ وضعیت و بیرون آمدن از پناهگاه!

پانته آ بهرام تا آخرین لحظات لبخندش را حفظ کرد…

حافظ ناظری چهارشنبه سوری را با این عکسِ برفی به همه تبریک گفت.

عکس یادگاری عوامل سریال نوروزی “پادری” در جشن تولد محمدحسین لطیفی در پشت صحنه این مجموعه. تبریک به کارگردان خوش فکر و موفق کشورمان.

بهادر زمانی و همسر جان در دل طبیعت.

نرگس آبیار بسیار مجهز به میدان نبرد چهارشنبه سوری آمده بود.

خخخخ… هندیا چهارشنبه سوزی ندارن!

عکس کارت پستالی و زیبای مهران احمدی در جاده زیبای ماسوله، نگین گیلان.

– حاجی تا نارنجکو انداختم گازشو بگیر.
+ باشه دادا

رضا جان یک جشن کوچک ارزش بستری شدن دوباره را دارد؟! آرام باش پسرم! خودت را کنترل کن!

سلفی حسن اسدی و محمد فیلی، دو بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون در جوار طبیعت زیبا.

سلفی تاتسیانا ایلیوشچانکا یا همان لیلا رجبی با آرام جعفری که گویا یکی از دوستان نزدیکِ این ورزشکار بلاروسی الاصل تیم ملی دو و میدانی کشورمان است.

چهارشنبه سوری مان شده کلکسیونی از تفریحاتِ ناسالم فرهنگ های مختلف! ترفه و نارنجک را که از چین وارد کردیم، آتش بازی هوایی را هم از غرب، این بالن های تایلندی هم که به تازگی مد شده است و دیشب به وفور یافت میشدند. کلا به اصالت خود اهمیت خاصی قائلیم!

پیمان معادی و دخترش باران خانم در حال پریدن از آتش در این شب زیبا. (اسکی رفتن روی فضای جنگی بس است دیگر! )

استاد شجریان و مژگان خانم هم بابت این یک سال همراهی از شما عزیزان تشکر می‌کنند!

و با این عکس از جواد نکونام در حرم امام رضا، آخرین شماره ی «چهره ها در شبکه های اجتماعی» در سال ۱۳۹۴ را به پایان میرسانیم. با این آرزو که آقا علی ابن موسی الرضا (ع) همیشه یار و یاور و دستگیرتان باشد.

 
پیشاپیش عیدتان مبارک و تا سال بعد، خداحافظتان.
 
 
اخبار فرهنگی – برترین ها – امیررضا شاهین نیا
 
 

ترسناک ترین عکس سلفی جهان

ترسناک ترین عکس سلفی جهان



به گزارش مجله خبری پارس ناز پنجره آیینه ای پشت سر این زوج، انعکاس آنها را نشان می دهد ولی صورت زن در پشت آن دیده می شود و همین نکته این عکس را ترسناک کرده است. در حالی که انعکاس تصویر مرد کاملا همان شکلی است که باید باشد.



یک سلفی مرموز و شبح گونه مو بر اندام کاربران شبکه اجتماعی راست کرده است! این عکس شبح وار توسط یکی از کاربران شبکه اجتماعی توئیتر منتشر شده که زوجی را در حین انداختن سلفی با یک گوشی هوشمند نشان می دهد ولی به صورت کاملا واضح تصویر یک زن در پشت سرآنها قابل مشاهده است.

ترسناک ترین عکس سلفی جهان



این عکس کنجکاوی و حیرت بسیاری از کاربران را برانگیخته و مدت کمی بعد از انتشار بیش از 16000 بار به اشتراک گذاشته شد و نظرات و حدس های مختلفی درمورد آن ارائه می کنند ولی اکثر آنها اعتقادی به فتوشاپی بودن این عکس ندارند.

منبع:پرشین وی